صفحه اصلی / اخبار حوزه / متن درس اخلاق آیت الله رشاد حفظه الله تعالی جلسه اول تاریخ : ۱۴۰۱/۰۷/۲۰

متن درس اخلاق آیت الله رشاد حفظه الله تعالی جلسه اول تاریخ : ۱۴۰۱/۰۷/۲۰

بسم الله الرحمن الرحیم

متن درس اخلاق آیت الله رشاد حفظه الله تعالی

جلسه اول

انشاءلله در این جلسات تا یک مدتی راجع به اسرار نماز بحث میکنیم اولاً بنده مقدمه ای عرض می کنم و بعد از آن مقدمه ممکن است بحث هایی تنظیم کنیم و به تدریج ارائه بکنیم.

دین به مجموعه ها و محورهای مختلفی تقسیم می شود محور های متفاوت ؛ما با همه محورها آشنایی نداریم بعضی از آموزه های دینی عملاً مغفول مانده است مصداقا در حوزه ها مثلاً ما در حوزه سلوک و مناسک هم با اسرار و سلسله های تکوینی و تشریعی اعمالی که موظف هستیم انجام بدهیم مواجه می باشیم.

این که فلسفه حج و نماز و روزه چیست؟ فلسفه این مناسک و عبادت چیست؟ بعضی فلسفه را ترجمه کرده اند به غایت ولی یک موقع اضطرار معنا میشود این فلسفه .

در این سلسله چیزی داریم به عنوان آداب که در فرآیند ارائه این مناسک باید رعایت شود و مسئله بعدی نیز تقسیم می شود به اخلاق این مناسک آن هم باید رعایت شود.

غالباً فکر میکنیم اخلاق فقط در اعمال کسانی مثل ما جریان دارد آنها فقط بر یک چیزی از اینها  فکر می کنند این طور که اخلاق بین بنده و خدای بنده هم  جاری می باشد و باید مطرح شود باید بنده در قبال خدا اعماش را به خوبی  انجام بدهد.

این طور باید بگویم که خدا هم این اخلاق را در برابر بنده اش رعایت می کند چنانکه در واجبات و الزامات این مسئله مطرح است مثلاً ما می گوییم ما باید برای اعمالمان حجت داشته باشیم.

علم اصول وظیفه اش این است که قواعدی که به وسیله آن به جهت و هدف  برسیم را برای ما تهیه بکند.

حجت اعم از آن است که بنده در برابر خدا حجت داشته باشد یا خدا در برابر بنده حجت داشته باشد یعنی هم خدا بتواند احتجاج کند و هم بنده خدا احتجاج داشته باشد مثلاً  خدا بفرماید چرا نماز را نخوانده ایم؟ و من باید جواب بدهم و از طرفی دیگر ما بتوانیم با خداوند متعال  احتجاج داشته باشیم مثلاً عقاب الان تبیین  قبیح است اگر خدا حکمی را به ما نرسانده باشد در آن دنیا نمی تواند ما را جهنمی و دوزخی بکند یعنی خدا هم باید بتواند احتجاج کند اینها فقط درباره شرعیات است و اگر برویم درباره اسرار آن عالم که یک عالمی فرای از این عالم می باشد در آنجا مسئله اش این است  عبد همان عبد است و رب همان رب آن چیزی که  خدا اراده کند محقق می شود  کسی از او نمی تواند سوال بکند و من هم عملی نمی توانم بکنم که برای آن عمل پاسخگو نتوانم باشم.

قسمت سوم آداب و قسم چهارم احکام است که اعتباری هستند البته باید گفت که پا در واقعیت دارند اما معتقد باشیم که عوامل و نواهی خدایی متوقف و منتها هستند در مساله واقعی و سلوکیه و مصلحت جمعی هر کاری که می خواهیم بکنیم که از طرف خداست حتماً در آن مصلحتی نهفته است. گاهی مصلحت ها در خارج اجرا می شود در سلول می باشد.

خداوند متعال به ابراهیم میگوید که اسماعیل را ذبح کن این یک آزمایش بوده و این جز مصلحت شاید نباشد در امری به این سختی. مسئله برای ابراهیم فقط برای این است که ابراهیم آزمایش بشود برای ابراهیم فقط این است که پسرش را به آن چیزی که امر شده است به آن محل ذبح ببرد حال هر کاری میخواهد بکند خدا خودش مصلحت می داند و با این سر بریدن که بریده هم نشد ابراهیم امتحانش را پس میدهد. این امتحان، امتحان سلوکی است در جهت مصلحت  جعلی است این کار عقلایی هم می باشد؛ مثلاً روسیه میگوید اگر چنان  بشود یا نشود من اوکراین را بمباران هسته ای می کنم. ما همه میدانیم که نمیشود چون جنگ جهانی رخ میدهد و برنده این جنگ معلوم نیست و ورود به این جنگ از باب مصلحت جعلیه است که عملاً نشدنی است و هیچ کس جرأت  نمی کند به آنجا وارد شود. فقط  یک تهدید است، فقط نفس این فرمان است که در آن این نکته نهفته است سربازهای روسی شاید اصلاً این کار را نکند که حرکت کنند به سمت اوکراین و موشک های هسته ای شان را به سمت اوکراین حرکت بدهند ولی با این کار آنها را تهدید میکنند .

خود این احکام اعتباری است و از طرف شارع اعتبار داده شده است هم کم و بیش مثل احکام می باشد اما اسرار اینطور نمی باشند اخلاق هم همینطور می باشد عمر واقعی به حساب می آید.

پس ما  چهار گونه احکام داریم که فلسفه و زیرساخت و پیش انگاره های متفاوتی دارند احیاناً اعمال و رفتار غرایض هستند حتی اسرار مساوی اند با فلسفه دین و فلسفه روزه و فلسفه حج و فلسفه جهاد.

دسته دیگه که احیاناً مناسباتی هستند که ارزشی ندارد شاید ها و نشاید ها هستند مثنوی از آنها به عنوان عقاب تعبیر می کند در اسرار هست و نیست ها مطرح است و احکام بایدها و نبایدها میباشد اخلاق شاید ها و نشاید ها می باشد که دو گونه است که از نظر اخلاقی قبیح باشد.

راست گفتن در برابر کسی شایسته تر است گفتن حسن است این را حسن می نامند این چهار دسته احکام مواجه می باشیم اما در حقیقت درباره بخش اول مسائل به شما عرض خواهیم کرد و این حقیقت سه قسمت دیگر جز این قسمت اول دارد

قسمت سوم یعنی آداب درباره آداب صحبت خواهیم کرد حضرت امام رحمت الله علیه کتابی را نوشته بودند ایشان می فرمایند بنده بعد از مشاهده این کتاب دیدم که این کتاب مقداری سنگین است و بعد از سرالصلاه و آداب الصلاه  را نوشتم.

خداوند رحمتشان کند آنقدر ایشان بی رمق بودند به این ظواهر فی الحال ما یک مقاله می نویسیم دنبال این هستیم که همه جا مطرح مطرحش بنماییم که بله، ما مقاله ای نوشتیم و کتابی تألیف کردیم و چنین و چنان که بله همه باید متوجه بشوند بنده یک مقاله نوشته ام .

ایشان در مقدمه کتاب سرالصلاه می فرمایند که بنده دیدم و مشاهده کردم که کتاب سنگین است و بعد از آن تصمیم گرفتم آداب الصلاه را نوشتم ایشان دو کتاب داشتند در مورد مسائل عرفانی که چاپ نشده بود به نام اسرار الصلاه و اربعین حدیث بنده در نیمه اول دهه ۶۰ که خود بنده مسئولیتی داشتم در خور همین قضیه به ایشان عرض کردم آیا شما کتابی دارین که ما بتوانیم این رو معرفی بکنیم؟ ایشان فرمودند: که ظاهراً کتابی نوشته ایم که نمیدانیم کجاست. در آن زمان مرحوم آخوند ملاعلی همدانی زنده بودند،  ظاهراً کتاب در خانه ایشان بود وقتی سراغ ایشان رفتیم  فرمودند:  که کتاب ها نزد من می باشد. بنده از این کتاب محافظت می کنم هر دو کتاب به دست های خود حضرت امام نوشته شده بوده اسرار با آداب متفاوت است آداب و اخلاق هم همینطور می باشد

عالم هستی دولایه و مرتبه دارد؛ یعنی همه چیز حیوان و انسان و نبات و اعمال اینطور می باشند :

۱- یک وجه ملکی و

۲- یک وجه ملکوتی دارند

تمام عالم ملکوتی دارد مثل همانطور که ابراهیم علیه السلام داشت؛ ما در عالم ملکی و هوا زندگی می کنیم شاید در عالم عقلی زندگی می کنیم البته بعضی موقع مثلاً این عالم حقیقی تر نسبت بر این عالم میباشد باطن عالم در مقام سنجش این طور نیست که بگوییم در یک طرف ترازو ملکوت عالم و در یک طرف ترازو ملک عالم را قرار داده اند نسبت این دو مثل مانند آب و کف روی آب می باشد واقع عالم ملکوت عالم میباشد و ممکن است .

بعضی ظاهر هستی را مشاهده کنند حقیقت دریا را مشاهده کنند و باید گفته شود  آیا فقط دریا کف روی آب است؟ آیا فقط کف های روی آب را حقیقت آن دریا می گویند؟

در روزگار ما حسگراها فیلسوف هستند اما با حس سر و کار دارند.

پوزیتیویسم ها یا اثبات گراها عالمی دیگر نیز برایشان مطرح است که این مسئله آن حقیقت  باطن عالم می باشد هر چیز دو چیز است مثل انسان اگر کسی چشمش باز باشد هم ملکوت انسان ها را مشاهده میکند و هم ملک آن انسان ها را مشاهده میکند مانند کسی که خیلی زیبا و مرتب میرود زیبایی ظاهری دارد ولی باطنش برای دیگران مطرح نیست باطنش رئیس جمهور آمریکا می باشد و انسان نمایی میکند گاهاً حرف های نامربوط هم میزند ملکوت آن سقوط کرده است (الأنعام بل هم أضل) است.

هر کسی یک ملکوتی دارد نقل کرده اند  مرحوم آقای جعفری علامه جعفری رحمت الله علیه در برهه ای از زمان به درجه ای رسیده بودند که ملکوت را یا باطن را می دیدند مثلاً میدیدن آقایی که در کنار ایشان  حرکت می کند و راه میرود چون خرس است، همچون روباه است و حیوان های دیگر همه را به باطن می دیدند.

فکر کنید کسی تماماً در جنگل زندگی می کند برای  حضرت علامه کاملاً سخت هست برای ایشان که در برابر مقداری حیوان حرکت بکنند دشوار است می فرمودند که آنقدر تضرع به درگاه الهی کردند تا این حالت را از بنده رفع بکنند  اینها را این حالت ها را از بنده برداشتند گاهی ملکوت شان اعلاست و گاهی ملکوت شان سفلا ست گاها  در اجسام هم همینطور می باشد مثل تربت سیدالشهدا ظاهراً از لحاظ ماهیت خاکی یک شکل و صورت در این خاک تصور است این خاک ظاهرا همان خاکی است که می توان در جاهای دیگر نیز پیدا کرد اما این خاک کجا و آن خاک های دیگر کجا ملک متفاوت نیست اما ملکوت متفاوت است .

یکی از دوستان در قدیم الایام که در بقیع بودیم آن هنگام درب بقیع را می بستند شبانه دوست عزیز ما مقداری از خاک را برداشته بودند و مقداری را هم برای بنده آورده بودند بعد از ۲۵ سال هنوز هم معطر می باشد زمانی که  آن خاک مطهر در بطری اش  باز میشود آن بوی معطر را همراه خود دارد ممکن است که این خصوصیات رو بعضی داشته باشند مثل شهید پلارک در بهشت زهرا که همیشه معطر می باشد.

اینها میتواند صورت باطنی داشته باشد که به صورت ظاهری می آید و یا نمی شود این عالم ملک همه دور است اما آن ملکوت متفاوت است نماز خواندن بر تربت غیر حضرت سیدالشهدا هیچ استحبابی ندارد.

مثلاً حضرت رضا علیه الصلاه و السلام که هیچ استحبابی ندارد بر تربت ایشان نماز بخوانیم اواخر این کار را بعضی از مشهدی ها انجام می دادند آقای رئیسی با این کار مخالفت کرده بودند که دلیل دارد تربت سیدالشهدا  حجرالاسود ملکوت بزرگی دارد که حتی و هابی های تندرو هم میگویند این سنگ با بقیه فرق می کند آنها بقیه را قبول نمیکنند ایستادن و صحبت کردن را رد میکنند اما برایشان حجرالاسود متفاوت است.

اینکه ضربه سید المظلومین در خندق (افضل من عباده الثقلین) است این عمل که فرقی نمیکند با ضربات دیگر حضرت امیر(علیه السلام) برای این ملکوت این عمل است که متفاوت میکند این عمل  با دیگر عمل های  روز های دیگر چه فرقی میکرد ظاهر امر معلوم می باشد ولی اهمیت باطنی فرق میکند اهمیتش بر آن اخلاص و اکسیر اخلاص حضرت میباشد

عمل ملکوت دارد و دستور خدا هم ملکوت دارد و گفته میشود فلان نماز دو رکعتی برابر است با هزار رکعت نماز به چه دلیل به دلیل این مسئله که ذکر شد مسئله، مسئله ی ملکوت است اینها برای  چنین چیزی مطرح میشود و در عمل هم همینطور میباشد این کجا که من بروم میدان جنگ با آن عمل های طاقت فرسا ولی ذکری هست که اگر آن ذکر گفته شود برابر است با چندین برابر جهاد در راه خدا ولی ما گاهی متوجه نمی شویم تعجب میکنیم آنها متوجه میشوند.

اگر شما به آیات مراجعه کنید متوجه میشوید که این عمل اینطور است و آن عمل به شکل و صورتی دیگر تمام این ها نشأت میگیرد از ملکوت ها بنده قبلا که به این قرآن و احادیث مراجعه میکردم و آنها را جمع آوری میکردم شمار قابل توجهی از این موارد وجود دارد بر باطن این اعمال همه چیز باطن دارد و بعدا انشالله اگر توفیق بشود بتوانم بنده بر این بواطن اصلا مشرف نمی باشم اما سعی میکنم نظرات را عرض کنم و شما با آن طینت پاکتون این مطالب را سعی کنید متوجه بشوین بعدا به درد تان می خورد.

در آینده انشالله درباره اسرار نماز نیز صحبت می کنیم البته به صورت اجمال صحبت می کنیم انشالله شاید بعد نماز شاید درباره مباحث دیگری نیز صحبت بنماییم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

درس اخلاق حضرت آیت الله رشاد چهارشنبه ۲۰ مهرماه جهت دریافت فایل صوتی به آدرس ذکر شده مراجعه نمایید

[ فایل صوتی : ۱۴۰۱۰۷۲۰٫mp3 ] 🔊 #بشنوید🔰 درس اخلاق

📌 اسرار نماز / جلسه نخست

🎙آیت الله #علی_اکبر_رشاد

📅 چهارشنبه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱

آدرس فایل صوتی در پیام رسان ایتاء :

https://eitaa.com/howzeh_emamreza
🆔 @Rashad_ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *